یذکر فیها ابتداءَ خلق السماءِ والاََرض، وخلق آدم علیه الصلاة
والسلام
از سخنان امام(ع)در مورد آفرینش آسمان و زمین و آدم که
در آن ذکر حج نیزآمده است.
بعد انصرافه من صفین
«خطبهاى است که امام(ع)پس از مراجعت از صفین ایراد
فرموده است و در آنوضع مردم پیش از بعثت،و اوصاف اهل
بیت پیامبر(ص)و سپس اوصاف مردم دیگر آمده است».
المعروفة بالشِّقْشِقِیَّة
خطبه شقشقیهشعلهاى از آتش دل زبانه کشید و فرو نشست!
وهی من أفصح کلامه علیه السلام ، وفیها یعظ الناس ویهدیهم من
ضلالتهم، ویقال: إنه خطبها بعد قتل طلحة والزبیر
در پرتو ما هدایتیافتید(این خطبه را امام بعد از قتل طلحه و زبیر ایراد کرده است[1و 2]و از
فصیحترین خطبههاى امام است که مردم را اندرز مىدهد.
لمّا قبض رسولالله صلى الله علیه وآله وخاطبه العباس وأبوسفیان
فی أن یبایعا له بالخلافة
از اختلاف بپرهیزید:[1]پس از رحلت پیغمبر(و پایان بیعتسقیفه)عمویش
عباس و ابو سفیان پیشنهاد بیعتباامام را کردند امام(ع)که از سوء نیت
ابو سفیان آگاه بود چنین فرمود:
لمّا أشیر علیه بألاّ یتبع طلحةَ والزبیرَ ولا یُرصدَ لهما
القتال
هشدار به رهبران مذهبى«هنگامیکه از امام(ع)خواستند که طلحه و زبیر را تعقیب
نکند و با آنان نجنگد چنینفرمود»
یذم فیها أتباع الشیطان
مذمتشیطانهاى انساننمازشتسیرتان،شیطان را ملاک کارشان قرار دادهاند،او هم آنان را
دام خویش بر-گزیده و سپس تخمهاى پستى و رزالت را در سینههاشان گذارده،و جوجههاى
آن را در دامنشان پرورش داده.
یعنی به الزبیر فی حال اقتضت ذلک
باید دلیل روشنى اقامه کند«سخنى است که امام درباره زبیر فرموده[1]زبیر
خیال مىکند که بیعتش تنها با دستبوده نه با دل!،پس او اقرار به بیعت
مى-کند،ولى مدعى است که با قلب نبوده است،بنابراین بر او لازم است،بر
این ادعا دلیلروشنى بیاورد و گرنه باید به بیعتخود باز گردد و به آن
وفادار باشد.
فی صفته وصفة خصومه ویقال إنّها فی أصحاب الجمل
از جمله سخنان دیگر امام(ع)است:«که در آن موقعیتخود و
دشمنان را توصیفکرده است که گفته مىشود منظور
مخالفان جنگ جمل هستند».
یرید الشیطان أویکنی به عن قوم
«از سخنان آنحضرت است»که منظور از آن شیطان یا جمعیتخاصى استآگاه
باشید
لابنه محمّد بن الحنفیة لمّا أعطاه الرایة یوم الجمل
از کوه محکمتر باش![1] و[2](گفتارى است که
امام(ع)هنگام دادن پرچم به فرزندش محمد حنفیه،در
جنگجمل فرمود):
لمّا أظفره الله تعالى بأصحاب الجمل وقد قال له بعض أصحابه:
وددت أن أخی فلاناً معک شاهداً لیرى ما نصرک الله به على أعدائک
شرکت در هدف(آندم که خدا امام را در جنگ پیروز
ساختیکى از یارانش به وى گفت:چه خوببود برادرم همراه
ما بود و پیروزى شما را بر دشمن مىدید!و در فضیلت این
جهادشرکت مىکرد).
فی ذم البصرة وأهلها
(سخنى است که امام(ع)در مذمت جمعى از اهل بصره
فرمودهاست)[1]بصره در آب غرق خواهد شد:
فی مثل ذلک
«کلامى استشبیه گفتار گذشته»کوته فکران صید
شیادانند:
فیما ردّه على المسلمین من قطائع عثمان
این سخن را امام هنگامى فرمود که عطایاى عثمان را به بیت المال بازگرداند
لمّا بویع بالمدینة وفیها یخبر الناس بعلمه بما تؤول إلیه
أحوالهم وفیها یقسمهم إلى أقسام
(این سخن را امام(ع)هنگامى که با او در مدینه بیعت کردند ایراد فرمود
فی صفة من یتصدّى للحکم بین الاَُْمة ولیس لذلک بأَهل
از جاهلان،به خدا شکایت مىبرمیکى از گفتارهاى امام(ع)است
فی ذمّ اختلاف العلماء فیالفتیا
از سخنان امام(ع)در نکوهش اختلاف در فتوا است.[
قاله للاَشعث بن قیس وهو على منبر الکوفة یخطب فمضى فی بعض
کلامه شیء اعترضه الاَشعث
هنگامى که امام(ع)در مسجد کوفه بر منبر بود سخنى فرمود
ومن خطبة له علیه السلام
سخنى است از امام(ع)که از غفلتبر حذر مىدارد
وهی کلمة جامعة للعظة والحکمة
سبکبار شوید تا به قافله برسید
حین بلغه خبر الناکثین ببیعته
آنگاه که خبر پیمان شکنان به او رسید این خطبه را ایراد فرمود
وتشتمل على تهذیب الفقراء بالزهد وتأدیب الاَغنیاء بالشفقة
از سخنانى است که امام ایراد فرموده است،در آن فقرا را به زهد و ثروتمندان
را همحبتسفارش مىکند
وهی کلمة جامعة له
«یکى از سخنانى است که امام(ع)ایراد فرموده و در آن اجازه جنگ با دشمنانخداوند
آمده است
وقد تواترت علیه الاََخبارباستیلاءِ أصحاب معاویة على البلاد،
وقدم علیه عاملاه على الیمن
هنگامى که اخبار متواترى به امام(ع)رسید
وفیها یصف العرب قبل البعثة ثم یصف حاله قبلالبیعة له
در مورد اعراب پیش از بعثت پیامبر سخن مىگویدبت پرستى شیوه و آئین شما بود
وقد قالها یستنهض بها الناس حین ورد خبر غزوالاَنبار بجیش
معاویة فلم ینهضوا
خطبه جهاد[1][2]جهاد زره محکم پروردگار!
وهو فصل من الخطبة التی أولها: «الحمد لله غیر مقنوط من
رحمته» وفیه أحد عشر تنبیهاً
امروز روز تمرین و آمادگى است
بعد غارة الضحاک بن قیس صاحب معاویة على الحاجّ بعد قصة
الحکمین
که بعد از حمله ضحاک بن قیس دوست معاویه بر حجاج خانه خدا فرمود
فی معنى قتل عثمان
از سخنانى است که امام(ع)در مورد قتل عثمان فرموده است
لمّا أنفذ عبدالله بن العباس؛ إلى الزبیر قبل وقوع الحرب یوم
الجمل لیستفیئه إلى طاعته قال له علیه السلام
«یکى از سخنان امام(ع)که در روز جنگ جمل
وفیها یصف زمانه بالجور، ویقسم الناس فیه خمسة أصناف، ثم یزهد
فی الدنیا
«در این خطبه از ستمگرى زمان،اصناف مردم و زهد در دنیا سخن به میان
آمدهاست»[1]زیر نقاب آخرت دنیا را مىطلبند!
عند خروجه لقتال أهل البصرة
از سخنانى است که امام(ع)هنگام خروج براى جنگ با اهل بصره فرموده
فی استنفار الناس إلى الشام
این خطبه را امام درباره بسیج مردم بسوى شامیان ایراد فرموده است»
بعد التحکیم
این خطبه را امام(ع)پس از خاتمه جریان حکمین ایراد فرموده است
فی تخویف أَهل النهروان
خطبهایست که امام براى اعلام خطر به خوارج نهروان در مورد اشتباهاتشان
ایرادفرموده است
یجری مجرى الخطبة
سخنى است از امام که در حکم خطبه است
وفیها علة تسمیة الشبهة شبهة، ثم بیان حال الناس فیها
سخنى است که امام درباره معنى شبهه ایراد فرموده است
خطبها عند علمه بغزوة النعمان بن بشیر صاحب معاویة لعین
التمر
هر چه شما را دعوت مىکنم اجابت نمىکنید
فی الخوارج لما سمع علیه السلام قولهم
سخنى است که امام(ع)به هنگام شعار خوارج که مىگفتند
وفیها ینهى عن الغدر ویحذر منه
در این خطبه از پیمان شکنى و حیلهگرى نهى مىکند و انسانها را از آن بر حذر میدارد
وفیها یحذر من اتباع الهوى وطول الاَمل فی الدنیا
در این سخن از متابعت هوىو هوس و آرزوهاى طولانى بر حذر مىدارد»اى
مردم!ترسناکترین چیزى که از آن بر شما خائفم دو چیز است: پیروى از هوا و هوس.[2] و
آرزوهاى طولانى.
وفیها یحذر من اتباع الهوى وطول الاَمل فی الدنیا
امام(ع)پس از آنکه جریر بن عبد الله بجلى[1]را به عنوان نماینده خود براىگفتگو با
معاویه به شام فرستاد
لمّا هرب مَصْقَلة بنُ هُبیرة الشیبانی إلى معاویة، وکان قد
ابتاع سَبْیَ بنی ناجیة من عامل أمیرالمؤمنین علیه السلام وأعتقهم
کار بزرگواران انجام داد ولى چون بردگان فرار نمود»«مصقلة بن هبیره»که از
فرمانداران امام(ع)بود،اسیران«بنى ناجیه
وهو بعض خطبة طویلة خطبها یوم الفطر
این قسمتى از خطبه روز عید فطر مىباشد
عند عزمه على المسیر إِلى الشام
از سخنانى است که امام(ع)هنگام حرکتبسوى شام ایراد فرموده است
فی ذکر الکوفة
از سخنانى است که امام(ع)در مورد کوفه فرموده است
عند المسیر إلى الشام
از خطبههائى است که امام(ع)هنگام حرکتبسوى شام ایراد فرموده است
[وفیها جملة من صفات الربوبیة والعلم الالهی
از سخنانى است که امام(ع)پیرامون صفات پروردگار و وسعت علم او بیانفرموده است
وفیها بیان لما یخرب العالم به من الفتن وبیان هذه الفتن
از سخنانى است که امام(ع)فرموده است
لمّا غلب أصحاب معاویة أصحابه على شریعةالفرات بصفین ومنعوهم
الماء
از خطبههائى است که امام(ع)هنگام تسلط لشکر معاویه بر فرات و جلوگیرى از آبایراد
فرموده است
قد تقدّم مختارها بروایة ونذکرها هاهنا بروایة أخرى لتغایر
الروایتین
از خطبههائى است که امام علیه السلام در زمینه ترک دنیا پرستى ایراد فرموده است
ومنها: فی ذکر یوم النحر وصفة الاَضحیة
از خطبههائى است که امام ایراد فرموده و در آن از قربانى در منى سخن به میان
آوردهاست
وفیه یصف أصحابه بصفین حین طال منعهم له من قتال أهل الشام
از خطبههائى است که امام(ع)ایراد فرموده است
وقد استبطأ أصحابه إذنه لهم فی القتال بصفین أمَّا قَوْلُکُمْ:
أَکُلَّ ذلِکَ کَرَاهِیَةَ الْمَوْتِ؟ فَوَاللهِ مَا أُبَالِی دَخَلْتُ إِلَى
المَوْتِ أَوْ خَرَجَ المَوْتُ إِلَیَّ.
این سخن را هنگامى فرمود که یارانش از تاخیر فرمان جنگ صفین ناراحتبودند
یصف أصحاب رسولالله
یکى از سخنانى است که امام(ع)در مورد اخلاص خویش و مسلمانان در نبردهاىزمان
پیامبر(ص)براى پند به اصحابش فرموده است
أما إنِّهُ سِیَظْهَرُ عَلَیْکُمْبَعْدِی رَجُلٌ رَحْبُ
الْبُلْعُومِ مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ یَأْکُلُ مَا یَجِدُ، وَیَطْلُبُ مَا لاَ
یَجِد
آینده شومآگاه باشید پس از من مردى با گلوى گشاده و شکمى بزرگ بر شما مسلط خواهد
شدهر چه بیاید مىخورد و در پى آن است که آنچه ندارد به دست آورد
لمّا عزم على حرب الخوارج وقیل له: إن القوم قد عبروا جسر
النهروان
یکى از سخنانى است که امام(ع)به خوارج فرموده است هنگامى که خوارج بهعلى(ع)
پیشنهاد مىکردند
لمّا قتل الخوارج فقیل له
هنگامى که امام(ع)تصمیم گرفتبا خوارج نبرد کند،به او گفته شد:آنها ازپل نهروان
گذشتهاند،امام(ع)چنین فرمود:
لمّا قتل الخوارج فقیل له
هنگامى که خوارج نهروان کشته شدند،به امام گفته شد:خوارج همههلاک گردیدند فرمود
لاَ تَقْتُلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی، فَلَیْسَ مَنْ طَلَبَ
الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ، کَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَکَهُ. یعنی: معاویة
وأصحابه.
«امام فرمود:»بعد از من با خوارج نبرد مکنید[1](و تنها توجه شما به از میان بردن
حکومتبنى امیه باشد)
لمّا خُوِّف من الغیلة وَإِنَّ عَلَیَّ مِنَ اللهِ
جُنَّةًحَصِینةً، فَإِذَا جَاءَ یَوْمِی انْفَرَجَتْ عَنِّی وَأَسْلَمَتْنِی؛
فَحِینَئِذٍ لاَ یَطِیشُ السَّهْمُ وَلاَ یَبْرَأُ الْکَلْمُ
در آن هنگام که امام(ع)را تهدید به قتل و ترور کردند فرمود:
یحذر من فتنة الدنیا
یکى از خطبههائى است که امام(ع)ایراد فرموده است»«و از فتنه و فریب دنیا بر حذر
مىدارد»
فی المبادرة إلى صالح الاَعمال
بدانید بیهوده آفریده نشدهاید!
وفیها مباحث لطیفة من العلم الاِلهی
یکى از خطبههائى است که امام(ع)ایراد فرموده است و در آن مباحثى لطیف از
علمخداوند مطرح شده است
فی تعلیمالحرب
والمقاتلة فی بعض أیام صفین
از سخنانى است که امام(ع)در یکى از ایام جنگ خونین صفین در برابر معاویه ستمگر
بهاصحابش فرموده
فی معنى الاَنصار
سخنى است که امام(ع)در مورد انصار فرموده است
لمّا قلد محمّد بن أبی بکر مصر فملکت علیه
وقت
از سخنانى است که امام پس از آنکه فرمان حکومت مصر را به محمد بن ابىبکر بخشید و
او در صحنه مبارزه با دشمن مغلوب و کشته شد ایراد فرموده است
فی ذمّ أصحابه
از سخنانى است که امام(ع)در ملامت و مذمتبعضى از یارانش فرموده است
فی سُحرةثپ الیوم الذیضرب فیه
در سحرگاهى که در سپیده دم آن ضربتخورد چنین فرمود
فی ذم أَهل العراق
از سخنانى است که امام(ع)در نکوهش جمعى از اهل عراق فرموده است
علّم فیها الناس الصلاة على رسولالله صلى الله علیه وآله
از خطبههائى است که امام(ع)در آن طرز فرستادن درود بر پیامبر(ص)و آل او رابه مردم
یاد مىدهد
قاله لمروان بن الحکم بالبصرة
این کلام را امام هنگامى فرمود که مروان بن حکم در جنگ جمل در بصره اسیرشده بود و
امام حسن و امام حسین(ع)براى آزادى او نزد امام(ع)شفاعت کردند،اماموى را آزاد ساخت
لمّا عزموا على بیعة عثمان
هنگامى که مردم خواستند با عثمان بیعت کنند فرمود:
لمّا بلغه اتهام بنیأُمیّة له بالمشارکة فی دم عثمان
هنگامى که به امام(ع)خبر رسید بنى امیه او را متهم به شرکت در قتل عثمان
کرده-اند فرمود:
فی الحث على العمل الصالح
هنگامى که به امام(ع)خبر رسید بنى امیه او را متهم به شرکت در قتل عثمان کرده-اند
فرمود:
وذلک حین منعه سعید بن العاص حقه
هنگامى که در زمان عثمان«سعید بن العاص»حق مسلم امام را از بیت المال به
منظورمحاصره اقتصادى آنحضرت دریغ داشت فرمود:
ومن کلماتٍ له علیه السلام کان یدعوبها
از دعاهاى امام(ع)است که با آنها راز و نیاز مىکرده و سرمشقى براى مردمدر آن
نهفته است
لبعض أصحابه لمّا عزم على المسیر إِلى الخوارج
پیشگوئى بوسیله ستارگانهنگامى که امام(ع)آماده
حرکتبراى نبرد با خوارج بود،یکى از یارانش گفت:
بعد فراغه من حرب الجمل
یکى از خطبههاى امام است که پس از پایان جنگ جمل در نکوهش بعضى از زنانایراد
فرموده است
فی الزهد
از سخنان امام(ع)که درباره زهد فرموده است
فی صفة الدنیا
از سخنانى است که امام(ع)در مذمت دنیا فرموده
وهی من الخطب العجیبة تسمّى «الغراء»
از خطبههاى شگفتانگیزى است که به نام خطبه«غراء»نامیده شده است
فی ذکر عمروبن العاص
یکى از خطبههاى امام(ع)است که در آن سخنى از عمرو عاص آلوده و ستمگر بهمیان آمده
وفیها صفات ثمانٍ من صفات الجلال
از خطبههائى است که امام(ع)ایراد فرموده و در آن هشت قسمت از صفات جلالخدا آمده
است
وفیها بیان صفات الحق جلّ جلاله ثمّ
عظة الناس بالتقوى والمشورة
یکى از خطبههائى است که امام(ع)درباره صفات خدا و موعظه مردم به تقوا،ایراد فرموده
است
وهی فی بیان صفات المتقین وصفات الفساق والتنبیه إلى مکان
العترة الطیبة والظن الخاطىء لبعض الناس
از خطبههائى استکه امام(ع)درباره صفات نیکان و بدان و مقام عترت پیامبر(ص)ایراد
فرموده است
وفیها بیان للاَسباب التی تهلک الناس
در آن اسباب هلاکت ملتها بیان شده است
فی الرسول الاَعظم صلى الله علیه وآله وسلم وبلاغ الاِمام
عنه
از خطبههائى است که امام درباره پیامبر بزرگ اسلام(ص)ایراد فرموده است
وتشتمل على قِدم الخالق وعظم مخلوقاته، ویختمها بالوعظ
در این خطبه امام از ازلیتخداوند و عظمت مخلوقات سخن مىگوید
تعرف بخطبة الاَشباحوهی من جلائل الخُطب
این خطبه که به خطبه اشباح معروف است از خطبههاى درخشانآنحضرت مىباشد
لمّا أراده الناس على البیعة بعد قتل عثمان
یکى از سخنانى است که بعد از کشته شدن عثمان هنگام بیعت مردم با وى بیانفرموده است
وفیها ینبِّه أَمیر المؤمنین على فضله وعلمه ویبیّن فتنة بنی
أُمیّة
یکى از خطبههاى امام(ع)است که در آن از دانشهاى خود و فتنه بنى امیه یاد
فرمودهاست
وفیها یصف الله تعالى ثمّ یبین فضل الرسول الکریم وأهل بیته
ثمّ یعظ الناس
در این خطبه نخست صفات خداوند سپس فضیلت پیامبر(ص)و اهل بیترا بیان کرده و در
پایان مردم را اندرز مىدهد
یقرر فضیلة الرسول الکریم
اشاره به مقامات پیامبر(ص)نمود
فی الله وفی الرسول الاَکرم
سخن از خدا و پیامبر(ص)به میان آورده
فی أصحابه وأصحاب رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم
یکى از خطبههائى است که امام(ع)پیرامون یاران خود و یاران پیامبر(ص)ایراد فرموده
یشیر فیه إلى ظلم بنی أمیة
از سخنان امام(ع)است که در آن اشارهبه ستمهاى بنى امیه مىکند
فی التزهید من الدنیا
در آن از زهد و ترک دنیا پرستى سخن مىگوید
ومن خطبة له علیه السلام
این خطبه درباره پیامبر(ص)و اهل بیت او مىباشد.
وهی من خطبته التی تشتمل على ذکر الملاحم
از خطبههاى امام(ع)که در آن از حوادث آینده پیشگوئى
کرده و گروهى از اهل ضلال را توصیفمىکند
تجری هذا المجرى
فرمودهاین خطبه نیز همانند خطبه سابق به حوادث آینده اشاره دارد
فی التزهید فی الدنیا
اى مردم!به دنیا همچون زاهدان و اعراض کنندگان از آن بنگرید
ومن خطبة له علیه السلام
اما بعد خداوند محمد(ص)را مبعوث ساخت
فی بعض صفات الرسول الکریم وتهدید بنی أمیة وعظة الناس
پیرامون قسمتى از صفات پیامبر اسلام(ص)و تهدید بنى امیه و موعظه مردمپیامبر گرامى:
وفیها یبیّن فضل الاِسلام ویذکر الرسول الکریم ثمّ یلوم
أصحابه
در آن برترى اسلام،و یاد آورى رسول اکرم(ص)و سپس سرزنش اصحابش آمده[
فی بعض أیام صفین
سخنى است که امام(ع)در یکى از روزهاى جنک صفین فرموده
وهی من خطب الملاحم
از خطبههاى امام(ع)است که از وقایع مهم و حوادث آینده پیشگوئى میکند
فی بیان قدرة الله وانفراده بالعظمة وأمر البعث
در بیان قدرت خداوند و عظمت مقام او و مسئله رستاخیز
است.
فی أرکان الدین
ارکان اسلام:
فی ذم الدنیا
نکوهش از دنیا پرستى
ذکر فیها ملک الموت وتوفیة الاَنفس
ناتوانى بندگان از وصف خدا
فی ذم الدنیا
نکوهش از دنیا پرستى
وفیها مواعظ للناس
پند و اندرز به مردم
فی الاستسقاء
دعایى براى طلب باران
وفیها ینصح أصحابه
امام(ع)یارانش را اندرز میدهد
یوبخ البخلاء بالمال والنفس
بخیلان را سرزنش مىکند
فی الصالحین من أصحابه
یاران شایسته امام(ع)
وقد جمع الناس وحضّهم على الجهاد
پس از جنگ«صفین»و«نهروان»
یذکر فضله ویعظ الناس
در این کلام بگوشهاى از سجایاى خویش اشاره کرده و به مردم اندرز مىدهد
بعد لیلة الهریر
پس از«لیلة الهریر»یکى از یاران امام(ع)بپا خواست و گفت
قاله للخوارج
هنگامى که خوارج در مخالفتخود در مسئله حکمیت پا
فشارى داشتند امام(ع)بهلشگرگاه آنان آمد و چنین
فرمود:
قاله لاَصحابه فی ساعة الحرب
این سخن را امام(ع)به هنگام نبرد در«صفین»به اصحاب
خویش گفته است.
فی حضّ أصحابه على القتال
سخنى است که امام در تشویق یارانش به جهاد فرموده
فی معنى الخوارج لمّا أنکروا تحکیم الرجال ویذمّ فیه أصحابه
در آن هنگام که خوارج مساله«حکمیت»را انکار
کردند.امام(ع)فرمود:
لمّا عوتب على تصییره الناس أسوة فی العطاء من غیر تفضیل إلى
السابقات والشرف
که رعایت مساوات در عطایاى بیت المال موردایراد جمعى از خود خواهان قرار گرفت و آن
را بر خلاف سیاست دانستند
للخوارج أیضاً
در این سخن بیان پارهاى از احکام دینى و رفع اشتباهات خوارج سبک مغز و نقضحکم
حکمین آمده است
وهو ممّا کان یخبر به عن
الملاحمبالبصرة
در این سخن از حوادث عظیمى که در شهر بصره واقع میشود پیشگوئى میکنند
فی ذکر المکاییل والموازین
از خطبههائى است که امام(ع)در باره«مقیاسها»ایراد کرده
لاَبی ذر
این سخن را امام(ع)هنگامى به ابوذر فرمود
وفیه یبیّن سبب طلبه الحکم ویصف الاِمام الحق
در این سخن علت اسرار خویش را در امر حکومتبر مردم
بیان مىکند و صفات یکپیشواى دادگر را تشریح
مىنماید.
یعظ فیها ویزهد فی الدنیا
و در آن پند و اندرز مىدهد و تشویق به بىاعتنائى به زرق و برق دنیا مىکند
یعظّم الله سبحانه ویذکر القرآن والنبی ویعظ الناس
پیرامون عظمتخداوند و یاد آورى قرآن و پیامبر و اندرز مردمعظمت پروردگاردنیا و
آخرت زمامهاى خود را به او سپرده و منقاد اویند
وقد شاوره عمر بن الخطاب فی الخروج الى غزو الروم وقد توکل الله
لاهل هذا الدین باعزاز الحوزة ، وستر العورة، والذی
هنگامى که«عمر»با امام براى رفتن بجنگ روم مشورت کرد چنین فرمود:
وقد وقعت مشاجرة بینه وبین عثمان
هنگامى که مشاجرهاى بین امام(ع)و عثمان در گرفت
فی امر البیعة
بیعتشما با من بىمطالعه و ناگهانى نبود
فی معنى طلحة والزبیر
سخنى است که امام(ع)در باره بیعت طلحه و زبیر فرموده
یومیء فیها الى ذکر الملاحم
یکى از خطبههاى امام که بحوادث مهم آینده اشاره مىکند
فی وقت الشورى
سخنى است که امام(ع)هنگام شورى فرموده
فی النهی عن عیب الناس
از سخنانى است که امام(ع)در مورد نهى از غیبت مردم فرموده
فی النهی عن سماع الغیبة وفی الفرق بین الحقّ والباطل
از سخنان امام(ع)که در آن از شنیدن غیبت نهى کرده و به راه شناختحق از باطل
اشارهنموده است
المعروف فی غیر أهله
از سخنانى است که امام(ع)در باره نیکى بکسانیکه استحقاق آن را ندارند فرمودهاست
فی الاستسقاء
که در بارهى طلب باران ایراد فرموده
مبعث الرسل
از خطبههاى امام(ع)که در مورد بعثت انبیاء ایراد فرموده است
فناء الدنیا
در باره«ناپایدارى دنیا»ایراد فرموده است
وقد استشاره عمر بن الخطاب فی الشخوص لقتال الفرس بنفسه
پس از مشورت عمر ابن خطاب در این که شخصا براى جنک با ایران حرکت کند،(بخاطر حفظ
موجودیت اسلام و مسلمین(به او فرموده است
الغایة من البعثة
هدف از بعثت پیامبر(ص)
فی ذکر أهل البصرة
که در مورد اهل بصره و طلحه و زبیر فرموده.
قبل موته
قبل از مرک خویش فرموده
یومی فیها إلى الملاحم
از خطبههاى امام(ع) که در آن از حوادث آینده پیشگوئى
کرده و گروهى از اهل ضلال را توصیفمىکند
یحذر من الفتن
از سخنان امام(ع)که در آن اصحابش را به جهاد تشویق فرموده است.
فی صفات الله جل جلاله، وصفات أئمة الدین
در باره صفات خداوند و اوصاف پیشوایان دین ایراد فرموده
صفة الضال
صفات پارهاى از گمراهاناو در این چند روز که خداوند مهلتش داده با غافلان و
بىخبران در راه هلاکتقدم مینهد
یذکر فیها فضائل أهل البیت علیهم السلام
عاقل با چشم قلبش پایان کار را مىنگرد و پستى و بلندىهاى آن را تشخیصمىدهد.
یذکر فیها بدیع خلقة الخفاش
که در آن از شگفتیهاى آفرینش خفاش سخن به میان آورده
خاطب به أهل البصرة على جهة اقتصاص الملاحم
از سخنان امام(ع)و در آن اهل بصره را مخاطب ساخته و از پیشامدهاى آینده آنها را
آگاه نموده است
یحثّ الناس على التقوى
از خطبههاى امام(ع) که در آن مردم را بتقوا تشویق نموده است
ینبّه فیها على فضل الرسول الاَعظم، وفضل القرآن، ثم حال
دولة بنی أمیّة
از سخنان امام(ع)که در آن از فضائل پیامبر بزرگ و قرآن مجید و سپس از وضع دولتبنى
امیه سخن به میانآورده است
یبیّن فیها حسن معاملته لرعیّته
از خطبههاى امام(ع) در این خطبه از روش نیک خود با
رعایا سخن گفته است:
از خطبههاى امام(ع) که در مورد عظمتخداوند ایراد فرموده است
فی صفة النبی وأهل بیته وأتباع دینهه
از خطبههاى امام(ع) در این خطبه از اوصاف پیامبر و
خاندان و پیروان آئینش سخن به میان آورده و مردم را
بهتقوا دعوت نموده است.
از سخنان امام علیه السلامکه در پاسخ بعضى از یارانش از طایفه بنى اسد فرموده است
الخالق جلّ وعلا
آفریدگار بزرگستایش مخصوص آفریدگار بندگان استخداوندى که گستراننده زمین
و این در هنگامى بود که مردم نزد او جمع شده و از«عثمان»شکایت کردند
یذکر فیها عجیب خلقه الطاووس
از خطبههاى امام(ع) که در آن از شگفتیهاى خلقت طاووس پرده برداشته
از خطبههاى امام(ع) که در آن تشویق به الفت و مهربانى و محبت نموده است
فی أوّل خلافته
از خطبههاى امام(ع) که در آغاز خلافتش ایراد فرموده
بعد ما بویع بالخلافة
از سخنان امام(ع)[1]که پس از بیعتبا امام(ع)گروهى از یارانش پیشنهاد کردند
عند مسیر أصحاب الجمل إلى البصرة [الاَمور الجامعة للمسلمین]
از خطبههاى امام(ع) این خطبه را به هنگام حرکت اصحاب جمل به سوى«بصره»ایراد
فرموده است
فی وجوب اتباع الحقّ عند قیام الحجّة
از سخنان امام(ع) که در مورد«وجوب پیروى از حق به هنگام روشن شدن مطلب»فرموده
استاین سخن را امام به فرستاده مردم بصره فرموده است
لما عزم على لقاء القوم بصفین
از سخنان اماماین سخن را امام(ع)به هنگام تصمیم به مبارزه با لشگر معاویه در صفین
فرموده است
الْحَمْدُ لله الَّذِی لاَ تُوَارِیعَنْهُ سَمَاءٌ سَمَاءً،
وَلاَ أَرْضٌ أَرْضاً.
از خطبههاى امام(ع) ستایش خداوندستایش ویژه خداوندى است
فی رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم
از خطبههاى امام(ع) که در آن از رسولخدا صلى الله علیه و آله و سلم و کسى که
سزاوار خلافت است و همچنین از پستى دنیاسخن به میان آورده
فی معنى طلحة بن عبیدالله
از سخنان امام(ع)که به هنگام آگاهى از خروج«طلحه»و«زبیر»به سوى«بصره»براى جنگ
فرمود
فی الموعظة وبیان قرباه من رسول الله
از خطبههاى امام(ع) که در آن پند و اندرز و نزدیکى خود با پیامبر(ص)را ذکر کرده
وفیها یعظ ویبیّن فضل القرآن وینهى عن البدعة
از خطبههاى امام(ع)که در آن مردم را موعظه،و فضائل قرآن را بیان و از بدعتگزارى
نهى کرده است
فی معنى الحکمین
از سخنان امام(ع) در مورد حکمین
فی الشهادة والتقوى
از سخنان امام(ع) که در مورد گواهى به وحدانیتخداوند و بر رسالت رسول خدا(ص)و تقوا
ایرادفرموده است
وقد سأله ذِعلبٌ الیمانی فقال: هل رأیت ربّک یا أمیرالمؤمنین؟
فقال علیه السلام
«ذغلب یمانى»از امام پرسید:«اى امیر مؤمنان آیا پروردگارت را دیدهاى؟»ا
فی ذمّ أصحابه
از خطبههاى امام علیه السلامکه در نکوهش یاران نافرمانش ایراد فرموده است
وقد أَرسل رجلاً من أصحابه، یَعْلَمُ له عِلم
از سخنان امام(ع) که در باره گروهى از سپاه کوفه فرموده است
روی عن نوف البکالی
از«نوف بکالى»نقل شده که:امیر مؤمنان(ع)در«کوفه»بر روى سنگهائى که«جعدة بن هبیره
مخزومى»برایش نصب کرده بود ایستاد و این خطبه را ایراد فرمود
فی قدرة الله وفی فضل القرآن وفی الوصیة بالتقوى
از خطبههاى امام(ع)[1]که در باره قدرت پروردگار فضائل
قرآن و توصیه به تقوا ایراد فرموده است.
قاله للبرج بن مسهر الطائی، وقد قال له بحیث یسمعه
از سخنان امام(ع)که در پاسخ برج بن مسهر طائى که از خوارج بود فرموده
یحمدالله فیها ویثنی على رسوله ویصف خلقاً من الحیوان
از خطبههاى امام(ع)که در آن از ستایش خداوند،ثناى بر پیامبر صلى الله علیه و آله و
سلم و اسرار آفرینش گروهى از حیواناتسخن به میان آورده است.
فی التوحید وتجمع هذه الخطبة من أصول العلوم ما لا تجمعه خطبة
مَا وَحَّدَهُ مَنْ کَیَّفَهُ
از خطبههائى است که امام(ع)درباره«توحید»ایراد فرموده است.
تختصّ بذکر الملاحم أَلاَ بِأَبِی وَأُمِّی
از خطبههاى امام علیه السلامکه در باره حوادث آینده ایراد فرموده.
فی الوصیة بأمور
از خطبههاى امام(ع)که در آن مردم را به امور مهمى توصیه مىکند
فی الایمان ووجوب الهجرة
از سخنان امام(ع)در باره ایمان و وجوب هجرت
یحمد الله ویثنی على نبیّه ویعظ بالتقوى
از خطبههاى امام(ع)که در آن از:حمد خداوند،تمجید پیامبر موعظه و اندرز سخن به میان
آورده است.
یحمدالله ویثنی على نبیه ویوصی بالزهد والتقوى
از خطبههاى امام(ع)که در آن پس از حمد خداوند،ثناى بر پیامبر،توصیه به زهد و تقوا
مىکند.
ومن الناس من یسمّی هذه الخطبة القاصعة وهی تتضمن ذم إبلیس
از خطبههاى امام(ع)که به خطبه«قاصعه»معروف است.
و من خطبة له
از خطبههاى امام(ع)که در آن صفات و روحیات و اعمال پرهیزکاران را به وضوح شرح
مىدهد.
و من خطبة له ع یصف فیها المنافقین
از خطبههاى امام علیه السلامکه در باره صفات منافقان ایراد فرموده.
و من خطبة له ع یحمد اللّه و یثنی على نبیه و یعظ حمد اللّه
از خطبههاى امام علیه السلامکه در آن پس از ستایش خدا و ثنا بر پیامبر صلى الله
علیه و آله و سلم مردم را اندرز میدهد.
و من خطبة له ع بعثة النبی
بعثت پیامبر(ص)
و من کلام له ع ینبه فیه على فضیلته لقبول قوله و أمره و نهیه
از سخنان امام(ع)که در آن موقعیتخویش و لزوم اطاعت فرمانش را تاکید مىکند.
و من خطبة له ع ینبه على إحاطة علم اللّه بالجزئیات ثم یحث على التقوى و یبین فضل
الإسلام و القرآن
از خطبههاى امام(ع)که در مورد احاطه علم خداوند به تمام جزئیات،و تشویق به تقوا و
برترى اسلام وقرآن ایراد فرموده است.
و من کلام له ع کان یوصی به أصحابه الصلاة
از سخنان امام(ع)که همواره یارانش را به آن توصیه مىکرد.
و من کلام له ع فی معاویة وَ اَللَّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى مِنِّی
سخنى است که امام(ع)در باره معاویه ایراد فرموده
و من کلام له ع یعظ بسلوک الطریق الواضح
از سخنان امام(ع)که در آن توصیه فرموده راه روشن را انتخاب کنند
وَ مِنْ کَلاَمٍ لَهُ ع رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَةِ
اَلنِّسَاءِ فَاطِمَةَ (س) کَالْمُنَاجِی بِهِ رَسُولَ اَللَّهِ (ص) عِنْدَ قَبْرِهِ
از سخنان امام علیه السلام استروایتشده که:این سخن را امام(ع)در کنار قبر فاطمه
علیها سلام،سیده زنان جهان،به هنگام دفن او فرموده،و گویا با پیامبر(ص)سخن مىگوید
و من کلام له ع فی التزهید من الدنیا و الترغیب
فی الآخرة
از سخنان امام(ع)که در باره زهد در دنیا و تشویق به آخرت فرموده است
ومن کلامٍ له علیه السلام و من کلام له ع کان کثیرا ما ینادی به أصحابه
از سخنان امام علیه السلامکه همواره اصحاب خویش را با آن مخاطب مىساخته است.
ومن کلامٍ له علیه السلام و من کلام له ع کلم به طلحة و الزبیر بعد بیعته بالخلافة
و قد عتبا علیه من ترک مشورتهما و الاستعانة فی الأمور بهما
یکى از سخنان امام(ع)هنگامیکه«طلحه»و«زبیر»پس از بیعتبه امام(ع)اعتراض کردند
ومن کلامٍ له علیه السلام و من کلام له ع و قد سمع قوما من أصحابه یسبون أهل الشام
أیام حربهم بصفین
از سخنان امام(ع)این سخن را هنگامى فرمود که شنید عدهاى از اصحابش شامیان را
در«صفین»دشناممىدادند.
ومن کلامٍ له علیه السلام و من کلام له ع فی بعض أیام صفین و قد رأى الحسن ابنه ع
یتسرع إلى الحرب
از سخنان امام(ع) این سخن را امام(ع)هنگامى فرمود که در بعضى از روزهاى
جنگ«صفین»مشاهدهکرد فرزندش امام حسن(ع)به سوى نبرد به سرعت در حرکت است.
ومن کلامٍ له علیه السلام و من کلام له (ع) قاله لما اضطرب علیه أصحابه فی أمر
الحکومة
و من کلام له (ع) بالبصرة و قد دخل على العلاء بن زیاد الحارثی و هو من أصحابه یعوده
فلما رأى سعة داره
امام علیه السلام در«بصره»به عیادت«علاء ابن زیاد حارثى»که از یارانش بود رفت و
چونچشمش به خانه وسیع او افتاد فرمود:
وقد سأله سائل عن أحادیث
البدع، وعما فی أیدی الناس من اختلاف الخبر. فقال علیه السلام
از سخنان امام علیه السلاماین سخن را امام در پاسخ کسى فرموده که از او در مورد
حادیثبدعت آور وروایات گوناگون که در بین مردم رواج دارد،پرسش نموده است.
فی عجیب صنعة الکون
از خطبههاى امام(ع) که امام(ع)در باره شگفتى آفرینش ایراد فرموده است.
کان یستنهض بها أصحابه
إلى جهاد أهل الشام فی زمانه
امام همواره با این سخنان اصحاب خویش را براى جهاد با
شامیان بسیج مىنمود.
فی تمجیدالله وتعظیمه
در این خطبه امام(ع)از مجد و عظمتخداوند سخن به میان
آورد.
یصف جوهر الرسول، ویصف
العلماء، ویعظ بالتقوى
امام(ع)در این خطبه از صفات اصیل پیامبر(ص)،و اوصاف
دانشمندان و پند و اندرزبه تقوا سخن به میان آورده.
کان یدعو به کثیراً
از دعاهاى امام علیه السلام که همواره خدایرا با آن مىخواندهستایش ویژه خداوندى
است که مرا بیمار نساخته،و مرگم را فرا نرسانده است
بصفین
از خطبههاى امام(ع)که در«صفین»ایراد فرمود.
فی التظلم والتشکی من
قریش
از سخنان امام(ع) که در شکایت از قریش فرموده است.
وَ مِنْهُ فِی ذِکْرِ السَائِرِینَ اءلَى الْبَصْرَة لِحَربه
ع
از سخنان امام(ع) که در باره کسانى که براى مبارزه با وى به سوى«بصره»حرکت کردند
فرموده است
لمّا مر بطلحة وعبدالرحمن بن عتاب بن أسید وهما قتیلان یوم
الجمل
این سخن را امام هنگامى فرمود که از کنار کشته«طلحة بن عبد الله»و«عبد الرحمان
بنعتاب بن اسید»در«روز جنگ جمل»عبور نمود
فی وصف السالک الطریق
إلى الله سبحانه
این سخن در توصیف پوینده راه خدا استعقلش را زنده ساخته
قاله بعد تلاوته: *
حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِر
از سخنان امام(ع)این سخن را پس از تلاوت این آیات«الهاکم التکاثر حتى زرتم
المقابر»بیانفرموده.
قاله عند تلاوته
از سخنان امام(ع)این سخن را به هنگام تلاوت این آیه
فرموده:
قاله عند تلاوته
از سخنان امام علیه السلاماین سخن را به هنگام تلاوت
این آیه فرموده:
یتبرّأ من الظلم
در آن از ظلم و ستم تبرى میجوید
یلتجىء إلى الله أن
یغنیه
از دعاهاى امام صلى الله علیه و آله و سلم[1]که با آن
از خدا مىخواهد از همگان بىنیازش کند.
فی التنفیر من الدنیا
از خطبههاى امام(ع)که در تنفر از زرق و برق دنیا ایراد فرموده
یلجأ فیه إلى الله
لِیهدیه إلى الرشاد
از دعاهاى امام(ع)[1]که در آن از خداوند تقاضاى هدایتبه خیر و سعادت
مىکندپروردگار
یرید به بعض أصحابه
از سخنان امام(ع)که به بعضى از اصحابش اشاره مىکند.
فی وصف بیعته بالخلافة
وقد تقدم مثله بألفاظ مختلفة وَبَسَطْتُمْ یَدِی فَکَفَفْتُهَا
پیرامون بیعت مردم با او در امر خلافت«شریف رضى»مىگوید:
فی مقاصد أُخرى
از خطبههاى امام(ع)[1]پیرامون مسائل گوناگون
خطبها بذی قار
این خطبه را امام در«ذى قار»هنگام حرکتبه سوى«بصره»ایراد فرمود«واقدى»این خطبه
را در کتاب«الجمل»آورده است.
کلّم به عبدالله بن زمعة
وهو من شیعته وذلک أنه قَدِمَ علیه فی خلافته یطلب منه مالاً
از سخنان امام علیه السلام«عبد الله به زمعه»که از شیعیان آنحضرت بود
بعد أن أقدم أحدهم على
الکلام فحصر
این سخن را امام هنگامى فرمود که«جعدة بن هبیره»نتوانست در منبر سخن بگوید.
روى الیمانی، عن أحمد بن
قتیبة، عن عبدالله بن یزید
«ذغلب یمانى»از«احمد بن قتیبه»از«عبد الله بن
یزید»از«مالک بن دحیه»نقل مىکند که:
قاله وهو یلی غسل رسول
الله صلى الله علیه وآله وتجهیزه بِأَبِی أَنْتَ وأُمِّی
این سخن را هنگامى که پیامبر(ص)را غسل مىداد و او را براى دفن مهیا مىساختفرموده
است.
اقتصّ فیه ذکر ما کان
منه بعد هجرة النبی صلى الله علیه وآله ثم لحاقه به فَجَعَلْتُ أَتْبَعُ مَأْخَذَ
رَسُولِ الله صلى الله علیه وآله فَأَطَأُ ذِکْرَه
که پیرامون حوادث بعد از هجرت پیامبر(ص)و ملحق شدنش به آن حضرت بحثمىکند
فی المسارعة إلى العمل
از خطبههاى امام(ع)[1]که یارانش را در آن به تسریع
مبارزه در برابر شورشیان جمل دعوت مىکند.
فی شأن الحکمین وذمّ أهل
الشام جُفَاةٌ
از سخنان امام(ع)[1]که در باره حکمین و نکوهش شامیان و
پیروان معاویه فرموده است.
یذکر فیها آل محمد علیهم
السلام هُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ
از خطبههاى امام(ع)که در آن از آل محمد(ص)سخن به میان
آورده است
قاله لعبد الله بن العباس وقد جاء برسالة من عثمان بن عفان وهو
محصور یسأله فیها الخروج إلى ماله بینبُع
«عبد الله بن عباس»به هنگامى که عثمان در محاصره بود از ناحیه اواین پیام را براى
امام(ع) آورد
یحثّ فیه أصحابه على الجهاد وَاللهُ مُسْتأْدِیکُمْشُکْرَهُ
از سخنان امام(ع)که در آن اصحابش را به جهاد تشویق فرموده است.