1.
إلى أهل الکوفة، عند مسیره من المدینة إلى البصرة
از نامههاى امام علیه السلامبه اهل کوفه هنگام حرکت از مدینه به سوى بصره
2.
إلیهم، بعد فتح البصرة
از نامههاى امام علیه السلامبه اهل کوفه پس از فتح بصره
3.
لشریح بن الحارث قاضیه
از نامههاى امام علیه السلامکه به«شریح ابن حارث»قاضى خود نوشته
4.
إلى بعض أُمراء جیشه
از نامههاى امام علیه السلامبه بعضى از سران سپاهش.
5.
إلى الاَشعث بن قیس عامل أذربیجان
از نامههاى امام علیه السلامبه«اشعثبن قیس»فرماندار آذربایجان
6.
إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به معاویه
7.
إلیه أیضاً
از نامههاى امام علیه السلام به«معاویه»
8.
إلى جریر بن عبدالله البجلی لما أرسله إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلامبه«جریر ابن عبد الله بجلى»هنگامیکه او را
بسوى معاویه فرستاد.
9.
إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به«معاویه»
10.
إلیه أیضاً
و نیز از نامههاى امام علیه السلام به«معاویه»
11.
وصّى بها علیه السلام جیشاً بعثه إلى العدو
از سفارشهاى امام علیه السلامبه سپاهیانش و این هنگامى بود که آنها را
بسوى دشمن فرستاد.
12.لمعقل بن قیس الریاحی حین أنفذه إلى الشام فی ثلاثة آلاف
مقدّمةً له
از سفارشهاى امام علیه السلامبه«معقل ابن قیس ریاحى»در آن هنگام که او
را با سه هزار نفربعنوان مقدمه لشکر خویش بسوى شام فرستاد
13.إلى أمیر ین من أُمراء جیشه
از نامههاى امام علیه السلام به دو
نفر از سران سپاهش
14.لعسکره قبل لقاء العدوبصفّین
از سفارشهاى امام علیه السلام به لشکرش پیش از روبرو شدن بادشمن در«صفین»
15.اللَّهُمَّ إِلَیْکَ أَفْضَتِالْقُلُوبُ، وَمُدَّتِ
الاََْعْنَاقُ، وَشَخَصَتِ الاََْبْصَارُ، وَنُقِلَتِ الاََْقْدَامُ،
وَأُنْضِیَتِالاََْبْدَانُ.
از دعاهاى امام علیه السلام به هنگام مقابله با دشمن در میدان جنگ
16.لاَصحابه عند الحرب
از سخنان امام علیه السلام که همواره هنگام نبرد به اصحابشمىفرمود.
17.إلى معاویة، جواباً عن کتابٍ منه
از نامههاى امام علیه السلام که در پاسخ«معاویه»نگاشته
18.إلى عبد الله بن العباس وهو عامله على البصرة
از نامههاى امام علیه السلام به«عبد الله ابن
عباس»فرماندار«بصره».
19.إلى بعض عماله
از نامههاى امام علیه السلام به بعضى از فرماندارانش
20.إلى زیاد بن أبیه وهو خلیفة عامله عبدالله
بن العباس على البصرة، وعبد الله عامل أمیرالمؤمنین علیه السلام یومئذ علیها
وعلى کور الاَهواز و فارس وکرمان
از نامههاى امام علیه السلام
21.فَدَعِ الاِِْسْرَافَ مُقْتَصِداً، وَاذْکُرْ فِی الْیَوْمِ
غَداً، وَأَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ، وَقَدِّمِ
الْفَضْلَلِیَوْمِ حَاجَتِکَ.
نیز از نامههاى امام علیه السلام به زیاد
22.إلى عبدالله بن العباس وکان ابن عباس یقول: ما انتفعت بکلام
بعد کلام رسول الله کانتفاعی بهذا الکلام
از نامههاى امام علیه السلام: به«عبد اله ابن عباس».
23.قاله قُبَیْلَ موته لمّا ضربه ابن ملجم على سبیل الوصیة
از سخنان امام علیه السلام هنگامى که«ابن ملجم»وى را
ضربتزد سخنان ذیل را پیش از مرگش بعنوان«وصیت»فرمود:
24.بما یُعمل فی أمواله، کتبها بعد منصرفه من صفین
از وصیتهاى امام علیه السلام در مورد مصرف اموالش بعد از وفاتاو است این
وصیت را پس از باز گشت از صفین مرقوم فرموده است:
از سفارشهاى امام علیه السلام به افرادیکه مامور جمعآورى زکاتاز طرف او مىشدند.
26.إلى بعض عمّاله، وقد بعثه على الصدقة
از سفارشهاى امام علیه السلام به بعضى از کارمندانى که براى گرد-آورى زکات
مىفرستاده است
27.إلى محمد بن أبی بکر حین قلّده مصر
از عهد نامههاى امام علیه السلام به محمد بن ابى بکر هنگامى که وى
رابحکومت مصر منصوب کرد
28.إلى معاویة جواباً وهو من محاسن الکتب.
از نامههاى امام علیه السلام در پاسخ معاویه-شریف رضى مىگوید
29.إلى أهل البصرة
از نامههاى امام علیه السلام باهل بصره
30.إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به معاویه
از وصایاى امام علیه السلام به امام حسن مجتبى
32.ومن کتاب له علیه السلام إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به معاویه
33.ومن کتاب له علیه السلام إلى قُثَمَ بن العبّاس، وهو عامله على مکّة
از نامههاى امام علیه السلام به«قثم بن عباس»فرماندار امام در شهرمکه
34.ومن کتاب له علیه السلام إلى محمد بن أبی بکر لما بلغه توجّدهمن عزله بالاَشتر عن مصر، ثم توفی الاَشتر فی توجهه إلى هناک قبل وصوله إلیها
از نامههاى امام علیه السلام
35.ومن کتاب له علیه السلام إلى عبدالله بن العباس، بعد مقتل محمّد بن أبی بکر بمصر
از نامههاى امام علیه السلام به«عبد الله بن عباس»پس از شهادت«محمد بن ابى بکر»
36.ومن کتاب له علیه السلام فی ذکر جیش أنفذه إلى بعض الاَعداء، وهو جواب کتاب کتبه إلیه أخوه عقیل بن أبی طالب
از نامههاى امام علیه السلام این نامه را امام بعنوان پاسخببرادرش«عقیل بن ابیطالب»در مورد لشکرى که بسوى بعضى از دشمنانگسیل داشته،نوشته است.
37.ومن کتاب له علیه السلام إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به«معاویه»
38.ومن کتاب له علیه السلام إلى أهل مصر، لما ولّى علیهم الاَشتر رحمه الله
از نامههاى امام علیه السلام به ملت«مصر»آنگاه که«مالک اشتر»رازمامدار آنها ساخت.
39.ومن کتاب له علیه السلام إلى عمروبن العاص
از نامههاى امام علیه السلام به عمرو عاص
40.ومن کتاب له علیه السلام إلى بعض عماله
از نامههاى امام علیه السلام به یکى از فرماندارانش
41.إلى بعض عماله وهو عبدالله بن العباس
از نامههاى امام علیه السلام به یکى از فرماندارانش
42.إلى عمر بن أبی سلمة المخزومی وکان عامله
على البحرین، فعزله، واستعمل النعمان بن عجلان الزّرقی مکانه
از نامههاى امام علیه السلام به«عمر بن ابو سلمه
مخزومى»فرماندار«بحرین»که بدین وسیله او را بر کنار و«نعمان بن عجلان
زرقى»را به جایش منصوبفرمود.
43.إلى مصقلة بن هُبَیرة الشیبانی وهو عامله على أردشیر خُرّة
از نامههاى امام علیه السلام به«مصقلة ابن هبیرة شیبانى»فرماندار«اردشیر
خره»(یکى از شهرهاى فارس)
44.إلى زیاد بن أبیه وقد بلغه أن معاویة کتب إلیه یرید خدیعته
باستلحاقه
از نامههاى امام علیه السلام به«زیاد ابن ابیه»
از نامههاى امام علیه السلام به«عثمان بن حنیف انصارى»فرمانداربصره،پس از آن که به حضرت گزارش داده شد،که یکى از ثروتمندان بصرهوى را به میهمانى دعوت کرده و او پذیرفته است.
46.إلى بعض عمّاله
از نامههاى امام علیه السلام به بعضى از فرماندارانش
47.ومن وصیة له للحسن والحسین علیهم السلام لما ضربه ابن ملجم لعنه الله
از وصایاى امام علیه السلام به حسن و حسین علیه السلام هنگامى که(ابن
ملجم)لعنه الله آنحضرت را ضربت زد.
48.ومن کتاب له علیه السلام إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به معاویه
49.ومن کتاب له علیه السلام إلیه
از نامههاى امام علیه السلام به«معاویه»
50.ومن کتاب له علیه السلام إِلى أمرائه على الجیوش
از نامههاى امام علیه السلام به سران سپاهش
51.ومن کتاب له علیه السلام إلى عماله على الخراج
از نامههاى امام علیه السلام به کار گذاران بیت المال.
52.إلى أمراء البلاد فی معنى الصلاة
از نامههاى امام علیه السلام به فرمانداران شهرها درباره معنى نماز
فرمان مبارک امام علیه السلام به مالک اشتر.
54.ومن کتاب کتبه علیه السلام إلى طلحة والزبیر، مع عمران بن الحصین الخزاعی وقد ذکره أبو جعفر الاِسکافی فی کتاب المقامات
از نامههاى امام علیه السلاماین نامه را امام(ع)همراه«عمران ابن حصین خزاعى»براى«طلحه»و«زبیر»فرستاد و«ابو جعفر اسکافى»در کتاب«مقامات»در بخش فضائلامیر مؤمنان(ع)آنرا آورده است.
55.ومن کتاب له علیه السلام إلى معاویة
از نامههاى امام علیه السلام به معاویه
56.وصىّ به شریح بن هانىء لما جعله على مقدمته إلى الشام
از سفارشهاى امام علیه السلام«به شریح ابن هانى»
57.إلى أهل الکوفة عند مسیره من المدینة إلى البصرة
از نامههاى امام علیه السلام به«اهل کوفه»،هنگام حرکت
از«مدینه»بسوى«بصره»
58.إلى أهل الاَمصار یقتصّ فیه ما جرى بینه وبین أهل صفین
از نامههاى امام علیه السلام که باهالى شهرها نوشته و
جریان«صفین»را بیان داشته است.
59.إلى الاَسود بن قُطْبَةَ صاحب جند حُلوان
از نامههاى امام علیه السلام به«اسود بن قطبه»رئیس سپاه«حلوان»(از
ایالات فارس)
60.إلى العمال الذین یطأ عمَلَهُمْالجیشُ
از نامههاى امام علیه السلام به فرمانداران و
بخشداران شهرهائى کهلشکر از آنها عبور مىکند.
61.إلى کمیل بن زیاد النخعی وهو عامله على هیت، یُنکر علیه ترکه
دفع من یجتاز به من جیش العدو طالباً الغارة
از نامههاى امام علیه السلام به«کمیل ابن زیاد نخعى»فرماندار«هیت»از
آبادیهاى کشور عراق)
62.إلى أهل مصر مع مالک الاَشتر لما ولاّه إمارَتَها
از نامههاى امام علیه السلام که همراه«مالک»براى اهل مصرفرستاد،زمانى که
استاندارى آنجا را به او واگذار نمود.
63.إلى أبی موسى الاَشعری وهو عامله على الکوفة، وقد بلغه عنه
تثبیطُهالناسَ عن الخروج إلیه لمّا ندبهم لحرب أصحاب الجمل
از نامههاى امام علیه السلاماین نامه را امام علیه السلام به«ابو موسى
اشعرى»فرماندار کوفهبهنگامى نوشت،که به او خبر رسید ابو موسى اهل کوفه را
از حرکت درهمراهى آن حضرت براى جنک جمل بازداشته است.
65.ومن کتاب له علیه السلام إلیه أیضاً
از نامههاى امام علیه السلامبه«معاویه»
66.إلى عبدالله بن العباس رحمه الله وقد مضى هذا الکتاب فیما
تقدّم بخلاف هذه الروایة
از نامههاى امام علیه السلامبه«عبد الله ابن عباس»،این نامه بصورت
دیگرى نیز قبلا آمده است.
از نامههاى امام علیه السلامبه«قثم ابن عباس»فرماندار مکه.
68.ومن کتاب له علیه السلام إلى سلمان الفارسی؛ قبل أیام خلافته
از نامههاى امام علیه السلامبه«سلمان فارسى»پیش از خلافتش
69.ومن کتاب له علیه السلام إلى الحارث الهَمْدَانی
از نامههاى امام علیه السلامبه«حارث همدانى»
70.إلى سهل بن حُنَیف الاَنصاری وهو عامله على المدینه، فی معنى قوم من أهلها لحقوا بمعاویة
از نامههاى امام علیه السلامبه«سهل بن حنیف»فرماندار«مدینه»درباره گروهى که بمعاویه ملحق شدهبودند
71.إلى المنذر بن الجارود العَبْدی وقد خان فی بعض ما ولاّه من
أعماله
از نامههاى امام علیه السلامبه«منذر بن جارود عبدى»که در کار فرماندارى
خویش خیانت کرده بود.
72.إلى عبدالله بن العباس
از نامههاى امام علیه السلامبه عبد الله بن عباس
از نامههاى امام علیه السلامبه«معاویه»
74.بین الیمن وربیعة نُقل من خط هشام بن الکلبی
از عهدنامههائى است که امام علیه السلامبراى
قبیله«ربیعه»و«یمن»تنظیم فرموده و از
خط«هشامکلبى»نقل شده است.
75.إلى معاویة فی أول ما بویع له بالخلافه ذکره الواقدی فی کتاب
الجمل
از نامههاى امام علیه السلامکه در آغاز
بیعتبه«معاویه»نوشته.
از سفارشهاى امام علیه السلامبه«عبد الله ابن عباس»هنگامى که وى را بفرماندارى«بصره»منصوبفرمود.
77.لَهُ لما بعثه للا حتجاج على الخوارج
از سفارشهاى امام علیه السلامبه«عبد الله بن عباس»هنگامیکه وى را براى
گفتگو نزد خوارج فرستاد
78.إلى أبی موسى الاَشعری جواباً فی أمر الحکمین
از نامههاى امام علیه السلامبه ابو موسى اشعرى در جواب نامه او درباره
حکمین
79.لما استُخْلِف إلى أمراء الاَجناد
از نامههاى امام علیه السلامبفرماندهان لشکر هنگامى
که زمام خلافت را بدست گرفت.